سامانه کاتب چیست؟ با سوپر اپ سازمان ثبت اسناد و املاک آشنا شوید
سامانه کاتب، به منظور تسهیل فرآیند و افزایش شفافیت در معاملات املاک، توسط سازمان ثبت…
۳ آذر ۱۴۰۳
۷ فروردین ۱۴۰۳
زمان مطالعه : ۱۰ دقیقه
تاریخ بهروزرسانی: ۲۶ اسفند ۱۴۰۲
روابط انسانها از زمان ورود فناوری به زندگی تحت تاثیر قرار گرفته است. تمرکز و تابآوری افراد بهدنبال تنوع و تکثر محتوا در شبکههای اجتماعی کاهش یافته است و این موضوع بهصورت مستقیم روابط بینفردی را تغییر داده است. اتصال همهجانبه، ارتباطات میانجی، تغییر هنجارهای اجتماعی، وابستگی و واقعیت فیلتر شده مولفههای اساسی در تغییر رویکرد و نگرش و تحول روابط بینفردی است.
بهگزارش پیوست، بهرهوری از امکانات تکنولوژیکی و جلوگیری از آسیبهای ابزار دیجیتالی به ارتباطات افراد و سلامت ذهن موضوعی است که در کنار بیان تمامی مزایا و قابلیتهای ابزار دیجیتالی مطرح شده و موفقیت در این مسیر مستلزم مشارکت آگاهانه و تأمل انتقادی یکایک افراد جامعه است.
ارتباط بینفردی با گسترش استفاده و پیشرفتهای فناوری دستخوش تغییرات عمیق و قابل توجهی شده است. تا پیش از ظهور فناوری این نوع ارتباط محدود به تعاملات چهره به چهره بود. تغییرات بهوجود آمده نه تنها شیوه ارتباط افراد را متحول کرده، بلکه اساسا ذهنیت و پویایی روانشناختی زیربنای تعامل انسانی را با دگرگونیهایی مواجه کرده است. در تعریفی جامع، ارتباطات بینفردی به تبادل پیامها، افکار و احساسات بین ۲ یا چند نفر گفته میشود که شامل تعاملات کلامی و غیرکلامی است.
تأثیر فناوری بر روابط بینفردی بسیار فراتر از دسترسی و برقراری رابطه به نحوی آسان و راحت است. فناوری با نفوذ در بافت تعامل اجتماعی طرز تفکر افراد را به روشهای عمیق تحت تاثیر قرار داده و باعث شکلگیری عقاید جدید و به چالش کشیدن تفکرات سابق میشود. بدون شک فناوری ارتباط را در مقیاس جهانی تسهیل کرده است. تاثیرات آن بر رفتار اجتماعی، شناخت و رفاه عاطفی مستلزم بررسی دقیق است. عصر دیجیتالی ارتباطات در کنار تمام مزایا چالشهایی را نیز رقم زده است که حرکت مثبت و بهرهمندی در این مسیر نیازمند ایجاد مزایای فناوری و حفظ ارتباط واقعی انسانی است. این امر از طریق مشارکت آگاهانه و تأمل انتقادی می توانیم از پتانسیل تحول آفرین فناوری بهره ببریم و در عین حال از ماهیت اساسی ارتباطات بین فردی محافظت کنیم.
از اصلیترین شاخصههای تاثیرگذاری بر روابط میانفردی از لحاظ فناوری میتوان به اتصال همهجانبه، ارتباطات میانجی، واقعیت فیلتر شده، وابستگی دیجیتالی و تغییر در هنجارهای اجتماعی عنوان کرد.
فناوری سطوح بیسابقهای از اتصال را تسهیل کرده است و به افراد اجازه میدهد بدون در نظر گرفتن موانع زمانی و مکانی، فورا موفق به برقراری ارتباط با یکدیگر شوند.
بر اساس گزارش GlobalWeblndex، ۷۱ درصد افراد مورد بررسی اظهار کردند که فناوری در برقراری ارتباط آنها با اعضای خانواده و دوستان در نقاط دورتر کمککننده بوده است.
استفاده مکرر و فراگیر شدن گوشیهای هوشمند و پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، باعث ترویج فرهنگ ارتباط دائمی شده که در آن افراد همیشه در دسترس هستند و انتظار میرود که به سرعت پاسخ دهند.
این در دسترس بودن دائمی، مرزهای بین شغل و زندگی شخصی را کمرنگ کرده است. کاهش تفاوت زمانی در برقراری ارتباط، بر کیفیت روابط بینفردی تاثیر میگذارد و ممکن است منجر به افزایش سطح استرس و فرسودگی شغلی ناشی از در دسترس بودن مداوم، مرزهای مبهم، فشار برای پاسخگویی، مشکل در قطع ارتباط و نداشتن اولویتبندی مراقبت از خود منجر شود.
رواج کانالهای ارتباطی دیجیتالی مانند ایمیل، انواع پیامرسانها و رسانههای اجتماعی، جایگزین تعاملات رو در رو سنتی شده است. در حالی که این رسانهها راحتی و کارایی را ارائه میدهد، اغلب فاقد نکات ظریف نشانههای غیرکلامی موجود در ارتباطات حضوری است که در ادامه منجر به سوءبرداشت و سوءتفاهم میشود. به دنبال این مسائل افراد ممکن است برای انتقال دقیق احساسات و مقاصد دچار مشکل شوند، که ممکن است به از هم گسیختگی در روابط بینفردی و قطع ارتباط منجر شود.
فناوری هنجارهای اجتماعی پیرامون آداب ارتباطی را تغییر داده و زبان غیررسمی و اختصارات در گفتوگوهای دیجیتالی را رایج کرده است. ناشناس ماندن پلتفرمهای آنلاین، افراد را به رفتارهایی که ممکن است در تعاملات رو در رو از خود نشان ندهند، جرأت داده ، مانند آزار و اذیت سایبری و ترولینگ. این عادیسازی پرخاشگری آنلاین باعث حساسیتزدایی از عواقب اعمال، کاهش همدلی و تقویت فرهنگ بیادبی شده است.
پلتفرمهای رسانههای اجتماعی فیدهای شخصی شده را بر اساس ترجیحات کاربر تنظیم میکند و این باعث شکلگیری اتاقهای پژواک میشود که باورها و دیدگاههای موجود را تقویت کرده و از نفود دیدگاههای مخالف و حتی متفاوت جلوگیری میکند. این واقعیت فیلتر شده، ادراک افراد از جهان را تحریف و قطببندی را تشدید میکند و مانع از برقراری گفتوگوی معنادار میان شکافهای ایدئولوژیک میشود.
علاوه بر این، ماهیت فراگیر مقایسه اجتماعی در این پلتفرمها میتواند احساس بیکفایتی و اعتماد بهنفس پایین را بهوجود آورد که این عوامل بر رفاه روانی بهشدت تاثیرگذار است.
استفاده از فناوری برای برقراری ارتباطات، وابستگی ایجاد کرده است که این موضوع فراتر از راحتی صرف است و اعتبار اجتماعی و نوعی ارزش را در بر میگیرد. استفاده بیش از حد از رسانههای اجتماعی با رفتارهای اعتیادآور و مسائل بهداشت روانی مانند افسردگی، اضطراب و تنهایی رابطه مستقیمی دارد. علاوه بر این، ماهیت سطحی تعاملات آنلاین ممکن است از توسعه ارتباطات معتبر، معنادار و عمیق جلوگیری کند و منجر به احساس انزوا و بیگانگی شود.
تاثیر فناوری بر روابط بینفردی نتایج مثبت و منفی زیادی را شامل میشود. در حالی که فناوری از علت و عوامل اصلی گسترش ارتباطات و شنیده شدن صداهای به حاشیه رانده شده بهشمار میآید اما تغییراتی را نیز در هنجارهای ارتباطی بهوجود آورده است که بهطور بالقوه در کاهش کیفیت روابط و رواج استرس و فرسودگی روانی نقش داشته است.
پژوهشهای ITU نشان میدهد که استفاده از اینترنت در بین کودکان و نوجوانان از ۵۶ درصد در سال ۲۰۱۰ به ۸۷ درصد در سال ۲۰۲۳ افزایش یافته است. علاوه بر این، نگرانیها در رابطه با حریم خصوصی، اطلاعات غلط و سلامت روان با افزایش رسانههای اجتماعی و وابستگی دیجیتالی به وجود آمده است. ایجاد تعادل بین مزایا و معایب فناوری نیازمند رویکردی متفکرانه و هوشمندانه است که ارتباط واقعی انسانی و مشارکت آگاهانه در عصر دیجیتال را در اولویت قرار دهد.
فناوری تاثیر قابل توجهی بر ذهن و رفتار افراد میگذارد و در تاثیرات مختلف شناختی، عاطفی و اجتماعی ظاهر میشود. در سطح شناختی، قرار گرفتن مداوم در معرض دستگاهها و ابزارهای دیجیتال و اضافه بار اطلاعات میتواند منجر به تمرکز کوتاهتر و کاهش توانایی تمرکز عمیق روی امورات مختلف میشود. اتکا به موتورهای جستجو و ابزارهای دیجیتالی برای بازیابی اطلاعات نیز ممکن است مهارتهای تفکر انتقادی و حفظ حافظه را کاهش دهد و منجر به درک سطحی و کاهش ظرفیت برای استدلال و تحلیل پیچیده شود.
از نظر احساسی، فناوری میتواند طیف وسیعی از پاسخ ها را ارائه کند. به عنوان مثال، پلتفرمهای رسانههای اجتماعی اغلب احساساتی مانند شادی، هیجان، حسادت و تنهایی را تحریک میکنند. ماهیت نظارتی محتواهای رسانههای اجتماعی، مقایسه اجتماعی در شکل و اندازه وسیع را تقویت میکند، جایی که افراد بهطور نامطلوب خود را با دیگران مقایسه میکنند و دچار احساساتی مانند بیکفایتی و اعتماد بهنفس پایین میشوند. علاوه بر این، ماهیت آنی ارتباطات دیجیتالی میتواند منجر به رفتارهای تکانشی و واکنشی شود که منجر به افزایش سطح استرس، اضطراب و نوسانات عاطفی میشود.
از نظر تعاملات اجتماعی، فناوری هم ماهیت و هم کیفیت روابط را متاثر میکند. در حالی که ارتباطات دیجیتالی از عوامل تسهیل اتصال و حفظ روابط از راه دور است اما چالشهایی را برای ارتباطات عمیق بهوجود میآورد و حتی ممکن است مانع بزرگی سر راه شکلگیری ارتباط عمیق شود. تعاملات چهره به چهره اغلب با ارتباطات میانجی از طریق صفحه نمایش جایگزین میشود که ممکن است غنا و عمق ارتباط حضوری را نداشته باشد. احتمال برداشت و تعبیرهای نادرست و پیچیده شدن پویاییهای اجتماعی در این شکل و شیوه از ارتباط محتمل است. طبق تحقیق دیگری از GlobalWeblndex نزدیک به ۴۲ درصد از افراد مورد برسی اعلام کردند که از زمان ورود فناوریهای مختلف به زندگی آنها، زمان کمتری را بهصورت رو در رو برای ارتباط با خانواده یا دوستان اختصاص میدهند.
افزایش استفاده از فناوری بهطرز قابل توجهی چشمانداز روابط بینفردی را تغییر داده و منجر به کاهش قابل توجه تعاملات چهره به چهره شده است. آمارها نشان میدهد که یک آمریکایی بهطور متوسط بیش از ۱۱ ساعت در روز را صرف درگیر شدن با صفحه نمایش میکند، که این موضوع بهطور اجتنابناپذیری بر فرکانس و کیفیت ارتباطات اجتماعی واقعی تاثیر میگذارد. مطالعات نشان داده است که استفاده مکرر از رسانههای اجتماعی با تعاملات چهره به چهره رابطه معکوسی دارد. بهطوری که افراد زمان بیشتری را صرف پیمایش در فیدهای دیجیتالی میکنند تا اینکه در مکالمات معنادار شرکت کنند. علاوه بر این، حضور همه جانبه ابزارهای دیجیتالی منجر به بروز پدیدهای به نام «فوب» شده است که در آن افراد دستگاههای خود را بر تعاملات بین فردی اولویت میدهند و در نتیجه عمق و صمیمیت ارتباط حضوری کاهش مییابد. این روند بهویژه در میان نسلهای جوانتر که تربیت شده دوره تحت سلطه فناوری هستند مشهود است. علیرغم مزایای بیشمار فناوری، از جمله افزایش ارتباط و ارتباطات، اتکای بیش از حد آن بدون شک به فرسایش تدریجی تعاملات سنتی رو در رو و روابط بینفردی منجر شده است.
فناوری با ارائه یک جریان دائمی سرگرمی و حواس پرتی حواسها تجربه کسالت را بهطور اساسی تغییر داده است. با رواج تلفنهای هوشمند و ابزارهای دیجیتالی، افراد به طیف وسیعی از برنامهها، بازیها و محتوای رسانهای دسترسی دارند که میتوانند فورا هر لحظه بیکاری را با آن بگذرانند. در نتیجه، آستانه تجربه کسالت کاهش یافته است، زیرا مردم عادت کردهاند زمان بدون کار و فعالیت خود را با انواع روشهای تجربه در فضای مجازی تجربه کنند. این در دسترس بودن دائمی و حواسپرتی میتواند میل یا توانایی شرکت در فعالیتهایی را که نیاز به توجه مداوم یا تفکر عمیق دارد مانند خواندن کتاب یا درگیر شدن در تفکر را کاهش دهد. در نتیجه، افراد ممکن است تحمل لحظات کسالت را چالش برانگیز بدانند و ممکن است برای بهره بردن از خلاقیت خود یا شرکت در فعالیتهای معنادار و متفکرانه تلاش کنند.
علاوه بر این، کاهش میل به مکالمه طولانی را میتوان به کوتاهی و آسانی کانالهای ارتباطی دیجیتال نسبت داد. افراد به جای درگیر شدن در مکالمات چهره به چهره طولانی، ممکن است مبادلات سریعی را انتخاب کنند که به حداقل تلاش و توجه نیاز دارد. این تغییر، پیامدهایی برای عمق و کیفیت روابط بینفردی دارد، زیرا ارتباطات معنادار اغلب مستلزم تعامل پایدار و گوش دادن فعال است.
علاوه بر این، تنوع محتوای دیجیتالی و گزینههای سرگرمی منجر به کاهش توجه و کاهش ظرفیت برای تمرکز پایدار شده است. با وجود انبوه عوامل حواسپرتی که برای جلب توجه ما رقابت میکند، ممکن است افراد برای مدت طولانی نتوانند روی یک کار یا مکالمه تمرکز کنند. این مساله در ممانعت از مشارکت معنادار تعاملات بینفردی تاثرگذار است.
شیوع استرس، اضطراب و افسردگی مرتبط با فناوری، روابط بینفردی را پیچیدهتر میکند. وقتگذرانی بیش از حد از صفحه نمایش و بار دیجیتالی میتواند احساس غرق شدن در این فضا را تداعی کند. طبق مطالعات National Institute of Mental Health که در سال ۲۰۲۲ انجام شده است چنین نتیجهای را نشان میدهد که احتمال ابتلا به افسردگی در نوجوانانی که روزانه بیش از ۲ ساعت به ساتفاده از شیکههای اجتماعی اختصاص میدهند وجود دارد. علاوه بر این، ماهیت تنظیم شده فیدهای رسانههای اجتماعی میتواند احساس بیکفایتی و مقایسه را تشدید کند و بر عزت نفس و پویایی روابط تاثیر بگذارد.
به طور کلی، در حالی که فناوری از نظر اتصال و راحتی مزایای متعددی را ارائه می دهد، تاثیر آن بر بیحوصلگی، الگوهای گفتوگو، دامنه توجه، سلامت روان و سطوح استرس میتواند بهطور قابل توجهی بر روابط بینفردی تاثیر بگذارد.